سفر بنفرحان به دمشق
باوجود رد سوریها، رسانههای عربی و بینالمللی درگیر گزارش رسانههای روسی مبنی بر سفر «فیصل بن فرحان» وزیر امور خارجه سعودی به دمشق هستند که به نقل از یک منبع آگاه سوری بازنشر یافت. رسانهها در ادامه تلاشهای امدادی سعودیها با ارسال هواپیماهای حامل کمکهای این کشور به زلزلهزدگان سوریه، پس از زلزله بزرگی که این کشور را بحرانی کرد، خبرهای مربوط به سفر بن فرحان را منتشر کردند.
بن فرحان در اوایل سال جاری نیز در مصاحبهای با شبکه آمریکایی «بلومبرگ» گفته بود که کشورهای منطقه باید برای یافتن یک «راهحل سیاسی» در بحران سوریه و یافتن راهی برای تعامل با دولت دمشق با یکدیگر همکاری کنند. حالا صرفنظر از اینکه این سفر در آینده نزدیک انجام خواهد شد یا به تعویق میافتد، تغییرات در سیاست خارجی عربستان نشان میدهد که نزدیکی عربستان و سوریه با توجه به موارد زیر دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد:
سیاست خارجی عربستان قبل از جنگ اوکراین
از قبل از جنگ اوکراین، پادشاهی عربستان سعودی عملاً تلاشهای بیوقفهای انجام داد تا به عنوان یک بازیگر مسلط در منطقه خاورمیانه ظاهر شود. ریاض در سیاستهای خود به دنبال آن بود تا جایگاه و تاثیراتی در تحولات جهانی برای نظامش رزرو کند و به عنوان یک کشور مسلط منطقهای ظاهر شود؛ در عین حال قادر به بهرهمندی از هر نظم جهانی جدیدی باشد که در آینده و پس از پایان درگیریهای کنونی بین روسیه و غرب و چین و ایالات متحده آمریکا پدیدار خواهد شد.
از زمان «بهار عربی» و پیش از آن، عربستان سعودی درگیر رقابتهای استراتژیک با ترکیه و ایران بوده است؛ علاوه بر قطر و امارات متحده عربی که سعی در به دست آوردن نفوذ منطقهای به حساب هزینههای ریاض به عنوان «برادر بزرگ» این کشورها کردهاند.
اما از زمان ورود «محمد بن سلمان» به مقام ولایتعهدی در عربستان سعودی و پس از پایان دوره ریاست جمهوری «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور سابق ایالات متحده آمریکا که یک چتر سیاسی بینالمللی برای اقدامات ولیعهد سعودی بود، عربستان کانالهای گفتوگو را با همسایگان خود دوباره گشود. آشتی با قطر پس از سالها محاصره صورت گرفت و پادشاهی سعودی روابطش را با ترکیه از سر گرفت.
به طوری که پس لز آن تنش ریاض با آنکارا به دلیل واگرایی در سیاستهایشان بر سر «بهار عربی» و قتل «جمال خاشقجی»، روزنامهنگار منتقد سعودی در کنسولگری این کشور در استانبول، توافقهایی برای سرمایهگذاری عربستان در ترکیه به امضا رسید.
اما در مورد ایران باید بگوییم که وجه بارز روابط ریاض با تهران، تنش و درگیری نیابتی است؛ با این وجود اما گفتوگوهای جاری بین دو طرف نشان میدهد که گزینه دیپلماتیک به موثرترین راهحل برای کنترل درگیری و رقابت میان آنها تبدیل شده است. به خصوص این که ایران میتواند نقش مهمی در جنگ جاری در یمن ایفا کند؛ جنگی که عربستان میخواهد به آن پایان دهد. باوجود آن که کشور امارات از طریق جنگ یمن، آرزوی ایفای نقش ژئوپلیتیکی و استراتژیک بیشتری در منطقه را دنبال می کند، اما هنوز روابطش با عربستان سعودی خوب است؛ حتی اگر در سطح حداقلی باشد.
تغییرات ساختاری داخلی
استراتژی عربستان سعودی برای رشد اقتصادی پس از نفت یا به اصطلاح«چشم انداز ۲۰۳۰» منجر به تغییرات همه جانبه در جامعه عربستان شد. به طوری که این کشور از نظر اقتصادی و اجتماعی بازتر شده است و تمرکز داخلی بر رهایی زنان از محدودیت های قبلی و لغو نقش نهادهای مذهبی در کنترل جامعه و مبارزه با فساد قرار گرفته است. طبق دیدگاه جدید ریاض، یکی از شاخصههای مورد نیاز برای تشویق فضای سرمایه گذاری و جذب سرمایه گذار از خارج همین اصلاحات هستند.
تاثیرات جنگ اوکراین
جنگ روسیه و اوکراین و بعد از آن، افزایش قیمت انرژی، اهمیت عربستان سعودی و نقش آن در غرب و جهان را مورد بازنگری قرار داد. بهویژه با توجه به اینکه «جو بایدن»، رئیسجمهور آمریکا قبلاً قول داده بود که این کشور را به «کشوری منزوی» تبدیل خواهد کرد؛ اما در عمل کاملاً متفاوت گام برداشت. او تحت فشار تحولات و نیازهای جهانی به انرژی، برای به عربستان سفر کرد و در دیدار با ولیعهد سعودی، عقب نشینی از تهدیدهای قبلی خود را نشان داد.
به موازات این چرخشها و رویدادهای جدید، ریاض به اهمیت نقش و تاثیرات خود پی برده است. بنابراین، یک سیاست چند قطبی را با هدف نشان دادن توانایی ایفای نقش محوری در اقتصاد جهانی، انرژی و سرمایه گذاری انجام در پیش میگیرد. از این رو، از اتحاد با غرب علیه روسیه و پیروی از تحریمهای غرب علیه روسیه خودداری کرد؛ در حالی که سعودیها در سال ۲۰۲۲ میزبان بایدن، رئیس جمهور آمریکا و «شی جین پینگ» همتای چینی او بودهاند.
تصمیم صندوق سرمایه گذاری عمومی عربستان در سال ۲۰۲۲ برای ایجاد ۶ صندوق با اختصاص ۲۴ میلیارد دلار به مصر، عمان، عراق، اردن، سودان و بحرین یکی از روشنترین نشانههای ریاض برای در پیگیری استراتژی گسترش قدرت و نفوذ خود در منطقه از طریق توسعه مالی و سرمایهگذاری بود.
بازگشت به سوی دمشق: یک نیاز و یک گزینه
عربستان سعودی همچنان ایران را بزرگترین تهدید برای جاهطلبیهای منطقهای خود میداند. بنابراین، این کشور یک مسیر دوگانه را در تعامل با این چالش طی میکند: از یک سو تشویق غرب به تحریمها و فشار حداکثری بر تهران، رقابت با آن از طریق جنگهای نیابتی و فشار بر متحدانش در منطقه و از سوی دیگر، مشارکت در گفتوگو با ایرانیها برای کاهش تنش.
بر این اساس، بازگشت عربستان به روابطش با دولت دمشق، برای سعودیها بخشی از خلاص شدن از میراث جنگهای پرهزینه قبلی و جهت گیری به سمت سیاست «صفر مشکلات» است؛ اما در عین حال، عقب گرد به سوی دمشق، گزینهای است که به اعتقاد سعودیها برای مهار نفوذ ایران در منطقه مفید خواهد بود. آنها امیدوارند که نزدیکی اعراب به «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه به او این امکان را بدهد که گزینههای سیاسیاش را برای باقی ماندن در یک اتحاد استراتژیک منطقهای واحد با تهران، متنوع کنند.
این اعتقاد پس از آن قوت گرفت که «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه تمایل خود را برای نزدیک شدن به دمشق ابراز کرد و اماراتی که سالها از سوریه روی برگردانده بود، در مسیر آشتی با این کشور قرار گرفته است.
نظر شما